loading...

بار گرانی بر زمین مانده است

بازدید : 165
يکشنبه 12 بهمن 1398 زمان : 21:57

در این ۲۴ سال و هفت ماه از عمرم فهمیده ام که آدم سازنده ی زندگی و رابطه های خودش است. سازنده ی خشت به خشت خانه اش ، تک تک لحظات آينده اش و گام های سنگین و سریع مسیرش. من همیشه می خواسته ام کنشگر زندگی خود باشم، باور دارم که آدم هر چه که در زندگی می خواهد را اول برای خودش می خواهد. دیگر بیست ساله نیستم که منفعل بودن را توجیهی بدانم برای ترس های کودکانه ام. اما از بازی دادن منزجرم، از نقش بازی کردن، از رنگ های زرد و سفید و قرمز لغزان. من همیشه خواسته ام که این طور نباشم، بیشتر وقت ها هم موفق نبوده ام. تقصیرات و سو تفاهم ها را پذیرفته ام، یا به آنها رسیده ام یا هنوز حل نشده اند به سادگی ، تنها، چون من وقتش را نداشته ام. آرزویی برآورده نشده داشته ام، سفری نرفته، درسی خوانده نشده، تحقیقی ننوشته و کاری که باید با آن اجاره ی خانه ام را می دادم. نه چون می خواسته ام نقطه ی سوزناکی بر روان آدم ها باشم. اما حالا می دانم خودم از خودم و تصمیم هایم چه می خواهم، چرا که زندگیم و بالا تر از همه خودم را دوست دارم.

برگزاری مجمع عمومی فوق العاده (بهمن 98)

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 2453
  • کدهای اختصاصی